بچه همه اش دردسره
دیروز خواهرم میگفت بچه جز دردسر چیزی نیست. من الان اگه این بچه نبود میتونستم کارامو پیش ببرم. اما تا وقتی این تو دلمه و سه تا بچه دور و برم به هیچ کدوم از کارام نمیرسم. خیاطی هم که بماند. دلم میخواست بهش بگم من دلم دردسر میخواد. دلم میخواد صبحها یکی با گریه اش منو بیدار کنه و بگه مامان می می، مامان پاشو، مامان بازی، مامان بریم پارک، مامان بابا کِی میاد؟ بعد من پاشم و بهش برسم بعد برم سراغ کارای خودم و دو دقیقه نشده باز بیاد بگه مامان این ، مامان اون،... حالا هی من هر روز پاشم بگم خدایا من دلم بچه میخواد. چه فایده؟ تو که اخر کار خودت و میکنی. حالا هی خواهرم بناله که اه از دست بچه ها.اه از دست دردسراشون. خلاصه دنیا و خودت میچرخونی. خو...
نویسنده :
شیوا
12:47